روزنامه نگار و سیاستمدار برجسته ی عضو جنبش استقلال اسکاتلند طی یادداشتی به بررسی فشار صهیونیسم بر اسکاتلند پرداخت.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، کُنراد ریکاس که از میهمانان کنفرانس افق نو در اردیبهشت ماه است معاون حزب «تغییر در لهستان» و کارشناس مرکز مطالعات ژئوپلیتیک اروپا است که در کارنامه خود عضویت و ریاست شورای منطقهای لوبلین را داشته و از مخالفین سیاستهای آمریکا و جرج سورس در کشورهای اروپای شرقی میباشد.
متن یادداشت به شرح ذیل است:
دقیقا مانند دیگر جوامع یهودی که علاقهای به نمایان کردن خود ندارند، جامعه یهودیان اسکاتلند نیز خود را جامعهای کوچک و جوان میداند که تنها ۲۰۰ سال قدمت دارد. آنها دلیلی برای این کار خود دارند؛ هیچ دلیل تاریخی یا معاصر برای بکارگیری سلاح مورد علاقه صهیونیسم (یهودیت ستیزی) علیه مردم اسکاتلند وجود ندارد. اما از سوی دیگر، محافل صهیونیستی میدانند که تمام قدرتهای سیاسی و اجتماعی اسکاتلند، مقامات محلی، دانشجویان، مراکز علمی، و بیشتر مردم اسکاتلند موضع محکمی در حمایت از فلسطین آزاد و مقابله با تروریسم اسرائیلی دارند. این سخن هشدار واضحی برای فعالیتهای صهیونیستی است که در برابر استقلال اسکاتلند نیز قرار میگیرد.
امیدوارم که همه ما پرچمهای فلسطین و اسکاتلند که در کنار هم در نقاطی از اسکاتلند برافراشته شدهاند را دیده باشیم؛ نقاطی نظیر سردرِ شورای شهر گلاسگو، شورای دانبارتونشایر غربی، و همچنین بالای استادیوم سلتیک پارک، که نماد افتخار ماست. اینها نه فقط نشانه دوستی ما با فلسطین، آن هم صرفا در زمانهای پراکنده و در میان جشنها، بلکه نشانههای حمایت قاطع، مداوم و بی تردید اسکاتلند از مردم فلسطین هستند. اما ملتِ ویلیام والاسِ دلاور به خوبی میداند که برای آزادی همواره باید جنگید و خون داد؛ و اسکاتلندیها همیشه در این زمینه مشارکت خود را نشان دادهاند.
در سال ۲۰۱۳، کلیسای اسکاتلند، که اصلیترین اجتماع مذهبی این کشور است، گزارشی را با عنوان “میراث آبراهام: گزارشی در مورد سرزمین موعود” منتشر نمود و طی آن نود و پنجمین سالگرد بیانیهی ننگین بالفور [۱]در سال ۱۹۱۷ را یادآور شد. گزارش مذکور به شکلی آشکار مخالفت خود را با ایجاد “صهیونیسم مسیحی” ابراز کرد و به نقد تلاشها در استفاده از مباحث مذهبی برای توجیه اشغال صهیونیستی فلسطین پرداخت.
مقامات کلیسا از سوی صهیونیستها و همکارانشان در بریتانیا، از جمله نمایندگان رسمی آنها در اسکاتلند (شورای اسکاتلندی جوامع یهودی و شورای نمایندگان یهودیان گاسگلو) مورد هجمه و حملات فراوانی قرار گرفتند. فشار به قدری زیاد بود که در سال ۲۰۱۷، در صدمین سال انتشار بیانیه بالفور، بیانیه جدیدی از سوی کلیسا منتشر گردید که طی آن گفته شد اگرچه “علم الهیات مسیحی نباید برای توجیه یا ارتقا یک بی عدالتی مورد استفاده قرار گیرد” و “ما باید به نقشی که بیانیه بالفور در منع مردم فلسطین از حقوق خود ایفا کرد توجه کنیم، ترسهای بنیادین و داستانهایی در خصوص فقدان و دردهای عمیق نیز وجود دارند”.
به طور کلی، بیانیهی جدید به شکل قابل توجهی عقب نشینی داشته است به طوری که راه حل “دو کشور” در کنار یکدیگر را برای حل بحران فلسطین پیشنهاد داده است. هرچند، این عقب نشینی هم صهیونیستها را راضی نکرد به طوریکه آنها روابط خود را با سازمانهای مذهبی اسکاتلند قطع کردند.
این تنها یکی از نمونههای سو استفاده صهیونیستها از ابزار تبلیغاتی علیه نقدهای وارد شده به خود است. ما همچنین باید به خاطر داشته باشیم که بیش از یک قرن است که محاظه کاران بریتانیا از دوستان و خدمتگزاران مورد اعتماد صهیونیسم بودهاند، به این ترتیب آنها دشمنان مشترکی را در اسکاتلند دارند که همان استقلال طلبان دو کشور اسکاتلند و فلسطین هستند. من تقریبا مطمئن هستم که در هیچ یک از کشورهای دیگر اروپایی تحریم اسرائیل به اندازه آنچه در اسکاتلند جریان دارد، قوی نیست. دوستان ما نه تنها محصولات اسرائیلی (جهت بایکوت) را در بازار شناسایی میکنند، بلکه هرگونه داد و ستد با شرکتهای اسرائیلی را نیز مسدود مینمایند و از تبلیغات صهیونیستی در دانشگاهها جلوگیری میکنند. حتی در جشنواره معروف ادینبرا (که در سال ۲۰۱۶ موفقیت آمیز بود، اما در ۲۰۱۷ فشارها دوباره بیشتر شد) این مقاومت بیشتر به چشم میخورد. دو لابی بسیار فعال (کنفدراسیون دوستان اسرائیل-اسکاتلند (COFIS) و جمعیت StandWithUS) در آگوست ۲۰۱۷ مجموعهای از رخدادهای دروغین را به راه انداختند و شعار “همزیستی شاد ملل و مذاهب در اسرائیل” را سر دادند؛ و این بار برخی از سیاستمداران از جمله رهبران حزب کارگر اسکاتلند دعوت آنان را پذیرفتند و خود را در کنار صهیونیستها نشان دادند. این امر نشانگر ضعف و سطحی نگری جریان ضد صهیونیستی در عرصههای بالای قدرت است که همواره از برچسب “یهود ستیزی” بر خود هراس دارند.
از همه قویتر صدای مردم است؛ از جمله حرکات مردمی میتوان از BDS (جنبش بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل) نام برد. بایکوت محصولات اسرائیلی توسط مصرف کنندگان نقش مهمی را در ارتقا آگاهی و حساسیت جوامع غربی نسبت به مساله فلسطین ایفا میکند. این امر خوشحال کننده است که ما هر هفته شاهد تظاهراتی در سطح شهر گلاسگو هستیم که طی آن از مردم درخواست میشود از خرید و فروش محصولات اسرائیلی خودداری کنند؛ یا زمانی که در ادینبرا، کمپینهای حمایت از فلسطین با مذاکرات، شورای شهر را متقاعد ساختند که شرکت فرانسوی خدمات وئولیا (Veolia) را به خدمت نگیرد، چرا که این شرکت در شبکه ریلی اورشلیم مشغول فعالیت بود. حتی سفارت اسرائیل در لندن نیز به صراحت اذعان میکند که جریان BDS یکی از تاثیرگذارترین حرکتهای ضد اسرائیلی در اسکاتلند است. هرچند، این حرکت نمیتواند و نباید به جملاتی، چون “من پرتقال اسرائیلی را خریداری نکردم و این تمام کاریست که از من بر میآید” محدود شود. فشار اقتصادی بر اسرائیل باید شدت بیشتری پیدا کند، به خصوص در مواردی که برای تل آویو ارجحیت دارند – مواردی نظیر سرویسهای دفاعی و مالی.
نخست وزیر اسبق اسکاتلند، الکس سالموند، همواره بر این امر پا فشاری داشت که اسکاتلند مستقل هرگز زیر بار هیچ گونه معاهده تجاری یا سیاسی با اسرائیل نخواهد رفت و به هیچ عنوان همکاری نظامی با رژیم صهیونیستی نخواهد داشت.
اما نتیجه آن چیزی بود که در سال ۲۰۱۴ و در کمپین رفراندوم استقلال اتفاق افتاد: یهودیان اسکاتلند به دنبال تبلیغات صهیونیستی رفتند که میگفت “اسکاتلند آزاد میتواند زندگی را برای جامعه یهودیان دشوار سازد” و “ملی گرایان اسکاتلندی از نازیها بدترند”. ما هرگز نمیدانیم که آن نیرنگ کاری به نتیجه میرسد یا نه، درست مثل اینکه نمیدانیم نتیجه واقعی رفراندوم چه بوده است. اما، آنچه که میدانیم این است که صهیونیستها تحت قوانین احزاب بریتانیا British Tories دوباره سر برمیآورند. نخست وزیر کنونی اسکاتلند، نیکولا استورجن، مجبور شد با هیئت اعزامی “جامعه متعهد اسرائیل” (IES [۲]) از دانشگاه ادینبرا ملاقات کند و سخنان آنها علیه کمپین همبستگی فلسیطن را بشنود. همانطور که همه ما میدانیم، یک رفراندوم استقلال دیگر در سال ۲۰۱۹ برپا خواهد شد و صهیونیستها به خوبی از عواقب این رفراندوم برای تجارت و همچنین عواقب آن برای جزایر بریتانیایی آگاه هستند.
این حرکت دامنه وسیعتری را در برخواهد گرفت، زیرا ما نیز موفقیتهایی را در این جریان کسب کردهایم. علی رغم فشارهای فراوان، پس از آنکه دادستان عمومی اسکاتلند [۳]فعالان کمپین “همبستگی فلسطین و اسکاتلند” را به خاطر تظاهرات علیه شرکت اسرائیلی لوازم آرایشی Jericho متهم به نژادپرستی و تجاوز به حقوق دیگران نمود، پس از گذشت یک دوره دادخواهی سه ساله، دادگاه اصلی گلاسگو، بالاخره در جولای ۲۰۱۷ این حکم را صادر نمود که “مخالفت با صهیونیسم به معنای نژادپرستی نیست. ” و این اتفاق نقطه عطف جدیدی در اصول پیشین اسکاتلند به حساب میآید. هرچند این یک برای ما دستاوردی عجیب محسوب نمیشود، اما برای افرادی که در خط اول مبارزات قرار دارند، پرچم اسرائیل را به آتش میکشند و علیه تبلیغات صهیونیستی فعالیت میکنند از اهمیت بالایی برخوردار است.
همانگونه که میبینیم، تاریخ حال و آیندهی اسکاتلند و فلسطین در هم تنیده شده است. فلسطین زمانی مستعمره بریتانیا بود و اسکاتلند همچنان در آن وضعیت است و ما دشمنان مشترکی داریم، زیرا آنها نیز میدانند که اسکاتلند مستقل همواره به عنوان حامی مستحکمی برای دوستان فلسطینی مان خواهد بود. دشمنان از ما متنفر هستند، زیرا آنها از آنچه که ما اعتقاد داریم و برای اعتلای آن تلاش میکنیم بیم دارند؛ و آن چیز حقیقت است.
(۱) نامهای تاریخی بود که در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ میلادی، توسط آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا، خطاب به والتر روتشیلد، سیاستمدار یهودیتبار و عضو مجلس عوام بریتانیا نوشته شد و در آن از «موضع مثبت» دولت بریتانیا برای «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین» خبر داده شد. بیانیه بالفور سرآغاز تلاش در عرصه بینالمللی برای تأسیس کشور اسرائیل بهشمار میرود ↑ (۲) Israel Engagement Society ↑ (۳) Procurator Fiscal